+ میدونی چرا دنیا داره نابود میشه؟
_ چرا؟
+ چون شما آدما به جای این که فکر کنین باور میکنین
_ چی...؟
+ باور! همه چیزو باور میکنین جای این که بپرسین...فکر کنین...کشف کنین...
_ خب...یه سری چیزا درسته باور کردنشون مثل...دین؟
فرشته پوزخندی زد و از هفتمین سیگار کام گرفت...بال هاشو تکون داد و به دختر نگاه کرد
+ تو دینت گفته فرشته حق انتخاب نداره نه؟ پس چرا من انتخاب کردم؟
_ شاید تو با بقیه فرق داری!
+ما همه نسخه های کپی شده ی یه طرحیم کسی با اونیکی فرق چندانی نداره...
_ انتخاب تو چی بود؟
+تو بودی و این منو با همه متفاوت کرد
_ حالا چی میشه؟
+باید قیمتشو بپردازم
_چی؟
فرشته فیلتر سیگارشو انداخت و به دختر نزدیک شد...لبهاشو بوسید...و لبه ی پشت بوم نشست و به دختر نگاه کرد
ستاره دنباله دار از آسمون شب گذشت و فیلتر سیگار خاموش شد