ماهگرد مامان بابا..عسل و عطیه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • Raphael ‌‌
    • Thursday 11 February 21

    شکوفه ی اول

     

    تو شکوفه ی سیب....

    تو رفته ای

    خاکستر جای خالیت بدنم را میسوزاند

    دستهایم ب گرمایت محتاج است

    شکوفه ی سیب

    تو زیباترین درد زندگی ام بودی

    تو دردناک ترین زیبایی جهانم بودی

    تو عزیزم

    تو بلندترین بلندای رویاهایم را با خاک یکسان کردی

    و دستهایم را به باد سپردی

    شکوفه ی شیرینم

    تورا آزردم

    نماندی

    ولی

    بدان گرد وجودت در تک تک درز های زندگی ام رخنه کرده

    هرگز فراموشت نخواهم کرد

    حتی میان دریایی از اشک

    و زمانی ک قول ها شکسته میشوند

    در آنسوی آسمان سرخابی

    به انتظار تو می نشینم

    تو عزیزم...تو

    شکوفه ی سیب من

     

     

  • ۹
  • نظرات [ ۳۱ ]
    • Raphael ‌‌
    • Wednesday 10 February 21

    تو آرمی نیستی!

     

    "من نمیدونم تو کی هستی

    یا هدفت از این زرا چیه

    ولی چیزی که ما از حرفات برداشت می کنیم...

    اول اینه که فک کنم احساس میکنی گروه خودت خیلی پایین تر از بقیه گروهاس!

    که داری سعی میکنی با بد جلوه دادن گروهای دیگه گروه خودتو ببری بالا!

    عزیزم...

    نیازی به این کارا نیست :)

    تو داری پایین بودن سطح شعور خودت و گروه تو نشون میدی!

    بقیه رو به پای زرای خودت بدنام میکنی

    فک کردی الان واقعا بی تی اس تو رو آرمی میدونه؟

    گروهایی که هنوز اول راه شونه...

    فقط دارن سعی میکنن بقیه رو به گروه جذب کنن

    با نشون دادن ارزشا و تفاوتایی که گروه شون با گروهای دیگه داره

    همه م میدونن...

    که بی تی اس تو سطح جهانی فعلا اوله!

    پس تو بهتره بری گوه خودتو به جای گوه بی تی اس و آرمی بخوری :)

    دوم اینکه...

    مثه اینکه نمیدونی...

    قبل اینکه وارد دنیای بی تی اس و آرمی بشی...

    باید احترام به دیگرانو بلد باشی!

    این البته لزوما ربطی به بی تی اس و آرمی نداره

    جزئی از انسانیته

    که خب...

    فک کنم اولین باره می بینم یه حیوون آرمی شده!

    چ قدرتی داره بی تی اس😂!

    خوشحالی که هم بی تی اس و هم آرمی تو رو به رسمیت میشناسن نه😂؟

    تو آرمی نیستی!"

     

     

     

    ببین یارو من نمد تو کی ای ولی بدون توی کفتار جزو آدما نیستی ک بخوای آرمی محسوب شی

    توعه حیوون اگر تخمشو داری ناشناس نیا بچ

    آبرو کی پاپو بردی خاک تو سرت کردن 

    هر گروهی که فنشی مطمئن باش از بابت فنی مثل ت خجالت میکشه 

    تو مایه خجالتی!

    تو یه لکه ی ننگی برای ماهایی ک عشق کیپاپیم 

     

    تو آرمی نیستی!

     

     

     

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • Raphael ‌‌
    • Wednesday 10 February 21

    تتل

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    #مود

    ...

    ..

    .

     

  • ۸
  • نظرات [ ۳۷ ]
    • Raphael ‌‌
    • Tuesday 9 February 21

    آمدی

    ...آمدی...

    روبرویم نشستی و من 

    حرف از ستاره ها زدم

    حرف از شمردن ستاره ها 

    در آسمان ابری

    آمدی...

    تکه ای از وجودم را به تو تعارف کردم

    و تو گفتی میل ندارم...

    عزیزم

    فعل هایت پتکی بود 

    که مرا در هم شکست...

    ب خودم که نگاه میکنم

    هیچ چیز نمانده جز پوسته ای از درد

    و تو مرا نمی دانی عزیزم

    که ستاره های چشمانت 

    برای تک تک ابدیت هایم کافیست

    دو فنجان لب پر

    از مرگ و زندگی

    کدام را نوشیدی؟

    انگار هردو از یک فنجان 

    هر دو از یک فنجان نوشیدیم 

    که زندگی اینگونه پر درد شده

    تمام خالی های وجودم را پر از خالی کردی

    آمدی

    زنده کردی جسدی را که

    حتی خدا هم از آن دست کشیده بود

    کشتی

    زنده ی برگشته از مرگ را

    چطور دلت آمد عزیزم؟ 

    فنجانی برایت می ریزم

    و روبروی جای خالی وجودت می گذارم

    توهم یا خیال

    رویا یا کابوس

    تو را میبینم

    آسمان چشم هایم پر از شهاب میشود

    پلک که میزنم

    جای خالیت را گرد ستاره ی چشم هایم پر کرده...

     

     

    #فلبداهه

     

  • ۹
  • نظرات [ ۱۶۵ ]
    • Raphael ‌‌
    • Tuesday 9 February 21

    Pain

     

     

     

    دریافت

     

     

     

     

     

     {=  I don't love you anymore

     

     

  • ۷
  • نظرات [ ۳۰ ]
    • Raphael ‌‌
    • Monday 8 February 21

    جرررررر شعرایی ک تو دوره امتحانا گفتم تو مشاعره با دوستام پیدا کردم

     یه برگه ی زردو

    زمستون گندو 

    ی جمع قشنگو 

    غم ۸ صبحو 

    عربی چو دردو 

    یه دنیا کتاب و

    رو سینم گذاشتی

    جهانی چو رودو (رودگلی)

    یه دریا حضورو 

    یه سیلیه تیزو

    یه گند عظیمو 

    یه مغز مریضو 

    یه باد غلیظو (استعاره از گوز)

    یه برگه سوالو رو سینم گذاشتی...

    😐😂

     

     دنیا همه رید و کل دنیا همه رید

    ریننده ترین بر این همه عن تو نرین

     

     به زور درس و مدرسه گاو بشر نمیشود

                                بدون درس و امتحان مرگ ثمر نمیشود

     

    مهلت امتحان گذشت 

                       برگه ی ما به عن نشست

     

     رود شدم کود شدم تمام مشروط شدم از خونه مطرود شدم 

    پاس کنی یا نکنی مرده نفس نمیشود😐

     

     یار من از دست منه عن گشته عن

    گر نسازد او دگر باره برینم بر سرش

    *برای معلمای عزیز

     

    لباس فاضلاب است فرم مدرسه

           چو گندی به کام است فرم مدرسه

     

     آمدی عن گشت کارنامه ننه حالا چرا

          گشتی چون دردم به باسن یا خدا حالا چرا

     

     ای که گوز گشتی بر روانم ای عزیز ( کنکور)

    ای که چون دردی به درمانم مریض

     

     عن به روان من چرا میل سفر نمیکند...

     

     ننویسم برگه را تا رو کنم کون کرده را

    نشوم عنسرده تا وا نشود این خیره سر

     

     مشو چون مغز منه کور درِ کنکور من

    مشو ای یار چو گوز گران بر لب امروز من

    😂

     

     دست در شلوار ماست تا معلم با ماست

                           گر بکارت خواهی باید بکارت بکنی

     

     سیلیه گران بود کنکور بر جوانان چه سود

    جوانیم و سوراخ گشادم خوش است

     

     دوش دیدم بنده را تستی بدست

    لول میکرد و به سوراخ جهانم میکرد😂😂😂😂😂😂

    پ.ن بنده فامیلی ی معلم زبانه ک ما رو با تست کرد

     

     نشود فاش کسی عن به چشم من و توست 

                    تا اشارات وسط کام رسان من و توست🔥

     

     گر هوای کوچ باشد در سرم / درس را من خود بگیرم بر عنم ಥ_ಥ

     

     

     هر چه میخواهی گو بر شعر من/ هر چه می یابی تو در کوچه ا‌م

     

     گر تو میخواهی برینی بر سرم/شعر نگو ای یار شیرین در برم

     

     

     من کهیرم گشته چون دردی گران/ او صدایش در دلم عرعر کنان

    بنده چون عرعر کند در قلب من/ قلب را باید بکرد شورت جهان

     

     گر بخواهم رمز برداری کنم/گپ را پوررررن هاب میکنم

     

     

    او مرا خواهد نمود گر ننویسم؟ این دومین بار است اما چه گویم که جزوه هایی نوشته دارم اما همه تایپ گردیده

     

     من همی ننویسم چیزی که او خواهد ز من...بنده چون خود طوماری داشته درس را از آن می آموزم

     

    شرم چیست ای یار مه سیمای من؟ 

     ما که اینگونه سخن ها نداریم با یکدیگر...خجل مشو که قلب کوچکم درد می آید

     

  • ۷
  • نظرات [ ۱۰۶ ]
    • Raphael ‌‌
    • Monday 8 February 21

    I love you

     

     

     

    And "I LOVE YOU" is the most dangerous and horrible sentence in the world

     

     

    دریافت

     

     

     

     

     

     

    It's not true

    راست نیست

    Tell me I've been lied to

    بهم بگو که بهم دروغ گفته شده

    Crying isn't like you, ooh

    گریه‌کردن به تو نمی‌خوره

    What the hell did I do?

    چه غلطی انجام دادم [که به گریه‌کردن افتادی] ؟

    Never been the type to

    هیچوقت اون مدلی نبودم که

    Let someone see right through, ooh

    که اجازه بدم کسی دقیقا اون طرف رو ببینه

    Maybe won't you take it back?

    شاید قرار نیست پسش بگیری؟

    Say you were tryna make me laugh

    بگی که تو سعی داشتی منو بخندونی

    And nothing has to change today

    هیچ چیز لازم نیست امروز عوض شه

    You didn't mean to say "I love you"

    تو نمیخواستی بگی "دوستت دارم"ا

    I love you and I don't want to, ooh

    من دوستت دارم و نمیخوامUp all night on another red-eye

    کل شب بازم با چشم قرمز

    Wish we never learned to fly

    کاش هیچوقت یاد نگرفته بودیم که پرواز کنیم

    Maybe we should just try

    شاید فقط باید تلاش کنیم

    To tell ourselves a good lie

    که به خودمون یه دروغ خوب بگیم

    I didn't mean to make you cry

    من نمیخواستم که تو رو به گریه بندازم

    Maybe won't you take it back?

    شاید قرار نیست پسش بگیری؟

    Say you were tryna make me laugh

    بگی که تو سعی داشتی منو بخندونی

    And nothing has to change today

    هیچ چیز لازم نیست امروز عوض شه

    You didn't mean to say "I love you"

    تو نمیخواستی بگی "دوستت دارم"ا

    I love you and I don't want to, ooh

    من دوستت دارم و نمیخوام

    The smile that you gave me

    اون لبخندی که به من زدی،

    Even when you felt like dying

    حتی وقتی که حس کردی انگار داری میمیری

    We fall apart as it gets dark

    از هم میپاشیم همینطور که تاریک میشه

    I'm in your arms in Central Park

    من تو بازو های تو توی سنترال پارک هستم

    There's nothing you could do or say

    هیچ چیز نمونده که بتونی بگی یا انجام بدی

    I can't escape the way, I love you

    من نمیتونم از طوری که دوستت دارم فرار کنم

    I don't want to, but I love you, ooh

    و من نمیخوام ولی دوستت دارم... ا

    Ooh, ooh

    Ooh, ooh

     

    #عاشق نیستم دور بر ندارین

  • ۶
  • نظرات [ ۱۰۱ ]
    • Raphael ‌‌
    • Sunday 7 February 21

    ی روزی

    یه روزی میشه ک با لبخند بلند شی

    تو آینه ب خودت نگاه کنی و عمیق ترش کنی

    لباسهای سیاهتو با سفید عوض کنی

    یه روزی میشه که چشمات برق بزنه

    برای خودت قهوه درست کنی

    یکی هم برای اون

    بزاری رو بروی جای خالیش

    و با لبخند گلوتو بسوزونی

    یه روزی میشه که عطر خودتو تو تک تک نقاط خونه بزنی

    خونه بوتو بگیره

    لبخند بزنی 

    یه روزی میشه ک بری بیرون و 

    به تک تک آدما لبخند بزنی

    لبخند بزنی لبخند بزنی لبخند بزنی

    پدربزرگ سیگار فروش سیگاری تعارف کنه

    و تو بگی میل ندارم

    یه روزی میشه که لبخند بزنی و همه به تو لبخند بزنن

    ولی...

    هیچکس نمی دونه این لبخند پایان درد ها نیست

    شروعه یک مرگه 

    مرگ

     

     

    #مود

     

  • ۱۴
  • نظرات [ ۹۴ ]
    • Raphael ‌‌
    • Sunday 7 February 21

    Babygirl :>

     

     

     

    Yes I'm a babygirl but a savage too

     

     

  • ۱۱
  • نظرات [ ۴۱ ]
    • Raphael ‌‌
    • Saturday 6 February 21
    طی یک حادثه آتش سوزی آسایشگاه روانی باغ بهشت آتش گرفت اما تمام بیماران نجات پیدا کردند ، جز یکی!
    او را زیر درخت ویستریا دفن کردند
    اما روح او هنوز در آسایشگاه پرسه میزند. دختری با موهای بلند که بین ادریسی ها نشسته یا در اتاق ها قدم می زند
    گفته میشود روی قبر او ادریسی های آبی ای روییدند بی آنکه از قبل در آن جا گلی کاشته شده باشد
    و همیشه در حیاط و اتاق های آسایشگاه گل هایی میشکفد که مشخص نیست از کجا می آیند

    نویسندگان